English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8952 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electrodiagnosis U تشخیص با دستگاههای برقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
utilities'man U متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات
prodos U سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
vacuum U جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuums U جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuuming U جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuumed U جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
micr U سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
recognition U 1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
exceptions U روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exception U روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
hardware U دستگاههای اصلی
cryptoequipment U دستگاههای رمز
peripherals U دستگاههای جانبی
photoelectric devices U دستگاههای فتوالکتریکی
clustered devices U دستگاههای گروهی
control transmitter U دستگاههای همگرد
self synchronous devices U دستگاههای همگرد
selsyn devices synchro U دستگاههای همگرد
oil gear U جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
crushing and grinding equipment U دستگاههای خرد کننده
exchange selector U سلکتور در دستگاههای مراکزتلفن خودکار
avionic U مربوط به دستگاههای خودکار هواپیما
storage pool U گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
computer interface unit U وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
instrument flight U پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
identification U تشخیص تشخیص دادن
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
orienting U توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
famos U Floating تکنولوژی ساخت دستگاههای ذخیره بار
avionics U فن استفاده از دستگاههای الکتریکی و خودکار درهوانوردی و نجوم
homing station U ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
orients U توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
orient U توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
commutation U تغییر جهت پی در پی جریان در سیم پیچهای دستگاههای الکتریکی
identification friendly or foe U سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
soft ware U وسایل نرم ابزار دستگاههای کامپیوتر یا چاپ و فیلم برداری
halving adjustment U تنظیم نیم حبابها به منظورتراز کردن دستگاههای اندازه گیر
eia interface U یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
bench check U کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
middlemen U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middleman U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
sub woofer U هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
nihilism U اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
daisy chain interrupt U یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
hook U روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
hooks U روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
i/o board U تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
wavetable U حافظه در کارت صوتی که حاوی دستگاه ضبط دستگاههای موسیقی واقعی که اجرا می شوند است
consol U دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
navigation mode U روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
excitation U انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
expansion interface U حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
clicked U زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
fail-safe U ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
fail safe U ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
clicks U زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
click U زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
electronic jamming U تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
thick Ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
electricians mate U برقی
before you know it U برقی
galvanic U برقی
electric U برقی
electrical U برقی
powered U برقی
powering U برقی
powers U برقی
power U برقی
MIDI Mapper U برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
trams U واگن برقی
electrification U برقی کردن
electrical series U زوجهای برقی
electrify U برقی کردن
electric welding U جوش برقی
tram U واگن برقی
electrical shant U مهار برقی
electrical sheet U ورقهای برقی
electric thermometer U دماسنج برقی
electric furnace U کوره برقی
electric flux U شاره برقی
electric shock U ضربه برقی
electric furnace U بوته برقی
electrical induction U القای برقی
electric heater U بخاری برقی
electric welding U جوشکاری برقی
electric train U ترن برقی
electrical circuit U مدار برقی
electrical conductor U رسانای برقی
trolley U واگن برقی
receiving apparatus U وسیله برقی
electrical resistance U مقاومت برقی
electrical discharge U تخلیه برقی
electrified U برقی کردن
electrifies U برقی کردن
electric train U قطار برقی
trolleys U واگن برقی
electrical energy U انرژی برقی
electrifying U برقی کردن
all electric U تماما"برقی
hot-plates U اجاق برقی
current consuming device U وسیله برقی
electroreceptive device U وسیله برقی
hot-plate U اجاق برقی
hot plate U اجاق برقی
dual ignition U احتراق دو برقی
dual magneto U مگنت دو برقی
before you can say knife U برقی ناگهان
electric , drill U مته برقی
power broom U جاروی برقی
escalator U پله برقی
chain saws U اره برقی
chain saw U اره برقی
cable cars U تراموای برقی
cable car U تراموای برقی
vacuum cleaners U جاروی برقی
vacuum cleaner U جاروی برقی
escalators U پله برقی
electric amalgam U ملغمه برقی
patent leather U چرم برقی
element U سازه برقی
electric light U روشنایی برقی
electric machine U دستگاه برقی
electric power U توان برقی
electric soldering iron U هویه برقی
elements U سازه برقی
hot seat U صندلی برقی
electric spectrum U طیف برقی
electric shocks U ضربه برقی
electric iron U اطو برقی
electric cushion U بالش برقی
electric arch U قوس برقی
electric brake U ترمز برقی
refrigerators U یخچال برقی
electric candle U شمع برقی
refrigerator U یخچال برقی
electric charge U بار برقی
electric cleaner U جارو برقی
electric current U جریان برقی
electric fluid U سیال برقی
electrise U برقی کردن
powered U دستگاه برقی
power turret U برجک برقی
powered U توان برقی
power U دستگاه برقی
power U توان برقی
trolley buses U اتوبوس برقی
moving staircase U پله برقی
moving stairway U پله برقی
power blower U دمنده برقی
trolleybus U اتوبوس برقی
powering U توان برقی
thermoelectric U گرما برقی
triple ignition U احتراق سه برقی
trolley car U اتوبوس برقی
three unit electrical system U دستگاه سه برقی
trolley bus U اتوبوس برقی
powers U توان برقی
powering U دستگاه برقی
thermistor U رزیستور برقی
thermoelectric U دما برقی
powers U دستگاه برقی
single ignition U احتراق تک برقی
non electric U غیر برقی
moving staircase U پله برقی
electrothermal printer U چاپگرحرارتی برقی
electrotherapeutics U درمان برقی
electropathy U معالجه برقی
eletro luminescence U لومینسانس برقی
electromotor U موتور برقی
electrometallurgy U متالورژی برقی
electromagnet U اهنربای برقی
two unit system U دستگاه دو برقی
electrochemical U برقی- شیمیایی
escalator U پله برقی
vulcanizer U جوشکار برقی
trolly U واگن برقی
gymnotus U مارماهی برقی
vulcanization U جوش برقی
frigidaire U یخچال برقی
foud royant a U سکته برقی
appliance U وسیله برقی
appliances U وسیله برقی
electrotype U قالب برقی
electrotype U چاپ برقی
volcanize U جوش برقی دادن
aerial ropeway U خط هوایی ترن برقی
utensil socket [پریز دستگاه برقی]
voltameter U ولتاژ سنج برقی
electrification of a gas U برقی شدن گاز
escalators U پله های برقی
moving staircases U پله های برقی
moving stairways U پله های برقی
moving stairs {pl} U پله های برقی
tramcar [British E] U قطار برقی خیابان
tram [British E] U قطار برقی خیابان
streetcar [American E] [old-fashioned] U قطار برقی خیابان
trolleycar [American E] [old-fashioned] U قطار برقی خیابان
Recent search history Forum search
1سه ساکته برقی را چه میګوید؟
0نقد و نظر آزاد ولی دشنام و فحش ممنوع: دوستان عزیز بویژه عدالت خواهان جنبش روشنایی اولا خوشحالم که همه مردم حق و باطل را بخوبی تشخیص دادند و دوما خوشحالم که حداقل خوبان و بدان از هم تمیز شدند و دیگر هر
0یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com